پنجمین دوره این جشنواره نیز با محورهای جدید و رویکردی خلاقانه به استقبال کودکان، نوجوانان و هنرمندان میرود. از جمله ویژگیهای برجسته این دوره، توجه ویژه به «گلستان سعدی» بهعنوان یکی از گنجینههای ماندگار زبان و ادبیات فارسی است. در این راستا، گفتوگویی اختصاصی با دبیر جشنواره، جناب آقای جبار شافعیزاده، ترتیب دادهایم تا بیشتر با اهداف، برنامهها و ابعاد مختلف این رویداد آشنا شویم.
پنجمین جشنواره شوناس در گفتگو با دبیر جشنواره: تأکید بر بازآفرینی ادبیات کودک و نوجوان
جشنواره ادبیات کودک و نوجوان «شوناس» بهعنوان یکی از رویدادهای برجسته فرهنگی در سطح ملی، فرصتی استثنایی برای گرامیداشت قصهها، افسانهها و ادبیات بومی و ملی فراهم کرده است. این جشنواره که در راستای تقویت هویت ملی و رشد فرهنگی کودکان و نوجوانان برگزار میشود، تاکنون توانسته است گامی مؤثر در بازآفرینی و احیای ارزشهای ادبی و فرهنگی بردارد.

پنجمین دوره این جشنواره نیز با محورهای جدید و رویکردی خلاقانه به استقبال کودکان، نوجوانان و هنرمندان میرود. از جمله ویژگیهای برجسته این دوره، توجه ویژه به «گلستان سعدی» بهعنوان یکی از گنجینههای ماندگار زبان و ادبیات فارسی است. در این راستا، گفتوگویی اختصاصی با دبیر جشنواره، جناب آقای جبار شافعیزاده، ترتیب دادهایم تا بیشتر با اهداف، برنامهها و ابعاد مختلف این رویداد آشنا شویم.
جناب آقای شافعیزاده، جشنواره شوناس چگونه شکل گرفت و چه ضرورتی باعث شد این رویداد فرهنگی برای کودکان و نوجوانان طراحی شود؟ هدف اصلی و فلسفه وجودی جشنواره چیست؟
جشنوارەی شوناس با توجە بە خلاء و ضرورتی که در حوزهی ادبیات کودکان به ویژه کودکان کورد وجود داشت، پایهگذاری شده است. این جشتواره با هدف اینکه جشنوارهای پا به عرصهی وجود بگذارد که توجهی ویژهای به مخاطبین کودک کورد داشته باشد شکل گرفت. هدف اصلی جشنوارهی شوناس برجسته کردن جایگاه ادبیات کودک در جامعه و پرورش نسلی از نویسندگان و تصویرگرانی است که به شکل جدی در این زمینه فعالیت کنند و روند متفاوت و روبه رشدی را خلق کنند تا شاهد پدید آمدن نمونههای ادبیای باشیم که خود کودکان خالق آنها باشند.
این پنجمین دوره جشنواره است. چه تغییرات و دستاوردهایی در مقایسه با دورههای پیشین داشتهاید و چه انتظاری از این دوره دارید؟
۲. تغییرات اساسی دورهی پنجم نسبت به دورههای پیشین:
توجه جدی به ادبیات کهن و چهرهی برجستهای چون سعدی است که آنگونه که شایسته است پدیدآورندگان حوزهی ادبیات کودک و نوجوان توجهی جدی به آن نداشته و فیالمثل تنها بر شاهنامه یا مثنوی معنوی تاکید داشته و متمرکز شدهاند.
متمرکز شدن بر بازآفرینی خلاقانهی افسانههای مردمانی است که در محدودهی جغرافیایی ایران زمین پراکنده شده و هر یک به زبان مادری خود گونهای از ادبیات شفاهی را خلق و ثبت کردهاند که ضرورت دارد در کنار ادبیات رسمی ـ از نظرگاه زبانی ـ بدانها توجه جدی شود تا از فراموشی و از میان رفتن آنها جلوگیری شود.
برجسته سازی تصویر و عروسک در کنار ادبیات کودک برای مخاطبین گروههای سنی مختلف تا فضایی فراهم شود که ادبیات کودک در قالبهای هنری به جامعهی هدف جشنواره معرفی شود.
یکی از محورهای ویژه این دوره، تمرکز بر «گلستان سعدی» است. چرا این اثر انتخاب شده و چه پتانسیلهایی برای آفرینش آثار ادبی و هنری در مخاطب کودک و نوجوان دارد؟
گلستان سعدی در ذات خود حاوی حکایتهایی است که سوای لایههای تعلیمی و اخلاقی آن از جنبههای ادبی خلاقانهای در ژانر ادبیات داستانی و نمایشی برخوردار است که تا به امروز بازآفرینی شایان توجهی از آنها توسط نویسندگان و تصویرگران کودک و نوجوان صورت نگرفته و از نظر آنها مغفول مانده است. بدون شک بنیانهای اساسی ادبیات مدرن و پسامدرن چه در حوزهی کودک و چه بزرگسال ریشه در ادبیات کهن جهان دارد و یکی از اهداف این جشنواره توجه به همین مقوله است. یعنی سعی در پایهریزی پلی که گذشته را به حال و آینده پیوند بزند.
بخشهای متنوعی مثل بازآفرینی، عروسکسازی و تصویرگری در جشنواره طراحی شده است. این تنوع چگونه میتواند به تقویت خلاقیت و آشنایی کودکان با ادبیات کمک کند؟
اگر از منظر رویکردهای گوناگون روانشناسی به حوزهی تخیل پردازی، خیال ورزی و خلاقیت نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که ادبیات و هنر در گونههای متفاوت آن همواره مهمترین منابع شناختی ـ عاطفی نسل بشر بوده و برساخت آنها در دورانهای تاریخی مختلف به رشد و بالندگی خلاقیت و نوآوری و آفرینندگی منجر شده است. طبعا یک متن ادبی به ویژه برای گروه سنی کودک هر چقدر هم قدرتمند باشد نخواهد توانست به زندگی خود ادامه داده و ضرورت دارد در فضایی مالتی میدیا یا چند رسانهای به بازتعریف خود بپردازد. تصویرگران همواره خالقان دوم یک متن ادبی هستند که لایههای زیبایی شناختی یک اثر ادبی را به مخاطب عرضه میکنند. عروسک سازی هم از این قائده مستثنی نبوده و شخصیتهای ادبی از طریق عروسکها جان میگیرند و از فضای بدون تحرک کتاب کاغذی به شکل یک موجود زنذه سربرمی آورند.
جشنواره امسال تأکید ویژهای بر «خانوادهمحوری» دارد. لطفاً بفرمایید چرا پیوند خانواده با آفرینشهای فرهنگی و هنری در تربیت کودکان اهمیت دارد؟ و جشنواره چگونه این تعامل را تقویت میکند؟
اگر به گفتمان نوظهوری که در عرصهی جامعهشناسی کودکی و ادبیات کودک به وجود آمده توجه کنیم متوجه خواهیم شد که هم کودک و هم ادبیات کودک نه در خلاء به وجود میآید و نه در خلاء هم رشد خواهند کرد. این دو مفهوم هر دو به شدت وابسته به ساحتها و ساختارهای اجتماعیای بوده که خانواده اولین حلقهی این اجتماع است که کودک و ادبیات در سایهی آن رشد کرده یا دچار شکست و افول خواهد شد. ادبیات و هنر در تمام دورانها جزئی جدایی ناپذیر از جامعه بوده و جامعه هم هویت خود را از آنها به عاریت گرفته است. شوناس هم براساس همین گفتمان اجتماع محور و خودداری از تقویت فردگرایی تمرکزش را از فرد به سوی خانواده معطوف داشته است. خانواده و گروههای اجتماعی خواهند توانست در یک گفتمان دمکراتیک به خلق آثاری بپردازند که با اتکا بر توانمندیهای غیرانفرادی موجودیت پیدا کردهاند. جشنوارهی شوناس اهمیت ویژهای را برای آثار خانوادگی قایل شده و این گونه آثار به شکل مجزا و متفاوت مورد داوری و تجلیل قرار خواهند گرفت.
در عصر دیجیتال که کودکان بیش از هر زمان دیگری به فناوری و فضای مجازی وابسته هستند، جشنواره شوناس چگونه میتواند توجه آنها را به ادبیات، قصهها و افسانههای بومی جلب کند؟
ضرورت دارد در پاسخ به این پرسش مهم به این مساله توجه کنیم که منطقیتر آن است که جهان را نه از منظر یک سیستم فکری یا جهانبینی دوآلیته بلکه در ساختاری هلوگرافیک و چند وجهی تعریف کنیم یعنی بهجای آنکه جهان واقعی و مجازی را در تقابل با هم تعریف کنیم این دو پدیده را از رویکرد پدیدارشناسی بازتعریف کرده و به آن دو به مثابهی دو خط موازی نگاه کنیم که هرکدام دارای ویژگیهای منحصر به فرد خود هستند و بخشی از جهان کودکان را بنا میکنند. تجربیات هر چند اندک جهانی نشان داده است که فضای مجازی و رسانههای دیجیتال به عنوان سخت افزاری عمل میکنند که نرم افزار آنها ادبیات و هنر است. یعنی جهان دیجیتال به عنوان یکی از مظاهر تمدن بشری بدون پشتوانههای فرهنگی نخواند توانست به حیات خود ادامه داده و خصلت تاثیرگذاری خود را از دست خواهند داد.
یکی از اهداف جشنواره، تقویت هویت ملی از طریق ادبیات است. آیا این رویکرد در بخشهای مختلف جشنواره بهطور عملیاتی لحاظ شده است؟
پارادایمی که ما از آن به عنوان تقویت هویت ملی یاد میکنیم حاصل به حاشیه راندن فرهنگهای گوناگونی است که ضرورت دارد نه در یک سیستم تک بعدی و تک صدایی بلکه در یک گفتمان چندفرهنگی و چند صدایی به آن نگاه کنیم. برخلاف سیاست که همواره جامعه را دچار چندپارهگی و افتراق خواهد کرد ادبیات و هنر راستین همواره ملتها را به هم نزدیک کرده تا در قالب رنگین کمانی فرهنگی با هم به تعامل بپردازند و در منشوری از صدا با جهان ارتباط داشته باشند. در جشوارهی شوناس ضمن احترام به تمامی فرهنگها و پراکندگی آنها فضایی فراهم شده تا هر شرکت کننده بتواند ویژگیهای فرهنگی خود را در آثار ادبی و هنری به زبان مادری خودش منعکس کند و آینهی حقیقی جهان اصیل خود باشد.
لطفاً کمی درباره شیوه داوری آثار و نحوه حمایت از برگزیدگان این دوره توضیح دهید. آیا برنامهای برای توسعه و معرفی این آثار در سطح ملی یا حتی بینالمللی دارید؟
داوری آثار همچون دورههای پیشین برعهدهی تیمی متشکل از افراد مطرح حوزهی هنر و ادبیات کودک ایران است که نه فقط در عرصهی ملی که در سطح بینالمللی هم چهرههای شناخته شدهای هستند که طبعا هدف از دعوت چنین بزرگانی برای داوری آثار سوای اعتباربخشی به خود جشنواره، برگزاری کارگاههای تخصصی برای شرکت کنندهگان، ایجاد پلی ارتباطی محکم میان آنها و شرکت کنندگان است تا از این طریق فضای فعالیت جدی برای آنها به ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده فراهم شود. در حال حاضر میتوانم به کسانی مثل: شهرام اقبال زاده، فرمهر منجزی، علیرضا گلدوزیان، مینا حدادیان، جعفر توزندهجانی، فرزانه رحمانی، پوپک عظیم پور، لیلا کفاش زاده و... اشاره کنم که امیدوارم امکان همکاریاشان در این دوره هم فراهم شود.
با توجه به پیش بینیهای صورت گرفته نمایشگاهی در سطح ملی از آثار برگزیده برپا خواهد شد و در تلاشیم تا مجموعهای از این آثار توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان کشور چاپ و منتشر شود.
جهت مطالعه مصاحبه های دیگر سایت چراووک اینجا کلیک کنید.
جشنواره شوناس چگونه توانسته همکاری سازمانها و نهادهای مختلف را جلب کند؟ و این همکاریها چه نقشی در ارتقای کیفیت جشنواره دارند؟
بدون شک در دهکدهی جهانی امروز کار انفرادی در عرصههای اجتماعی به ویژه در چنین جشنوارههایی امکان پذیر نبوده و نخواهد توانست به اهداف خود دست پیدا کند.
خوشبختانه در این دوره نهادهای دولتی اثرگذار و باسابقه در حوزهی ادبیات کودک مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش، فرمانداری و شهرداری کامیاران و بنیاد غیردولتی معتبر موسسهی پژوهشی تاریخ ادبیات کودک با جشنواره همکاری دارند که طبعا حضور و همکاری چنین نهادهای اجتماعی معتبری با شوناس سوای تقویت بنیانهای تئوریک آن دلیل روشنی برای جایگاه و قدرت جشنواره در سطح کشور است.
بهعنوان سخن پایانی، چه پیامی برای شرکتکنندگان، خانوادهها و جامعه فرهنگی دارید؟ و امید شما از آینده این جشنواره چیست؟
پیام بنده به عنوان کوچکترین عضو جشنوارهی شوناس برای مخاطبین گران قدرش این است که با شرکت در جشنواره و پدیدآوری آثاری برای مخاطب کودک و نوجوان به غنای ادبیات کودک کمک کنند و با ارائهی انتقادات و پیشتهادات موثر خود دریچهای روشن و همیشه باز را به روی فرهنگهای مختلف در گسترهی جغرافیایی ایران بگشایند. چرا که علیرغم هژمونی افسارگسیختهی گفتمان یکسویهی بزرگسال محور، آینده و جهان از آن کودکان خواهند بود.