Image
وضعیت ادبیات کودکان و نوجوانان در ایران و در مقایسه با این حوزه در کشورهای توسعه یافته از لحاظ کیفی، محتوایی و ساختاری در مرتبه ای نازل تر قرار دارد، در این حوزە  نویسندگان  فارسی زبان توانسته‌اند در سطوح جهانی نماینده گفتمان ادبیات کودکان و نوجوانان بە زبان فارسی باشند، برای مثال "فرهاد حسن زاده" نویسنده حوزه کودکان، کاندید یکی از مهم‌ترین جوایز ادبیات کودکان و نوجوانان (هانس کریستیان آندرسن) و حتی کاندید نوبل می شود، سوالی کە اینجا مطرح می شود این است کە  آیا نویسندگان کرد در این حوزه تا چه حد توانستەاند  بر اساس ساختار و روش‌شناسی خاص ادبیات کودکان و نوجوانان اقدام بە تولید متن نمایند؟

آسیب شناسی وضعیت ادبیات کودکان در کردستان و مقایسەای اجمالی با ادبیات کودکان فارسی زبان...
نگارندە: یعقوب خضری

 

وضعیت ادبیات کودکان و نوجوانان در ایران و در مقایسه با این حوزه در کشورهای توسعه یافته از لحاظ کیفی، محتوایی و ساختاری در مرتبه ای نازل تر قرار دارد، در این حوزە  نویسندگان  فارسی زبان توانسته‌اند در سطوح جهانی نماینده گفتمان ادبیات کودکان و نوجوانان بە زبان فارسی باشند، برای مثال "فرهاد حسن زاده" نویسنده حوزه کودکان، کاندید یکی از مهم‌ترین جوایز ادبیات کودکان و نوجوانان (هانس کریستیان آندرسن) و حتی کاندید نوبل می شود، سوالی کە اینجا مطرح می شود این است کە  آیا نویسندگان کرد در این حوزه تا چه حد توانستەاند  بر اساس ساختار و روش‌شناسی خاص ادبیات کودکان و نوجوانان اقدام بە تولید متن نمایند؟

 البته ناگفتە نماند، متون نسبتا خوبی نیز در سالهای اخیر تولید شده(آنهم انگشت شمار). اما امروزه ادبیات کودکان یک ادبیات ساختارمند است. با این وجود نویسندگان کرد در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان تا کنون نتوانسته اند این روشمندی و ساختارمندی را به ادبیات این حوزه وارد کنند، زیرا کسانی که وارد این حوزه می شوند دغدغه‌های این بخش از ادبیات را ندارند و بیشتر از روی علاقه وارد حوزه کودکان می‌شوند.

بنابراین می توان گفت؛ یکی از مباحث این حوزه متدولوژی است و این حوزە نیازمند این است تا ما با یک متد تعیین شده و مشخص به حوزه ادبیات کودک و نوجوان وارد شویم. این حوزه حساسیت زیادی را می طلبد بنابراین ضرورت دارد که با متد مشخص، دقیق  وتعریف شده وارد این حوزه شویم. شخصی که می خواهد در حوزه ادبیات کودک و نوجوان آغاز به کار ‌کند باید بداند که صرف علاقه برای نویسندگان این حوزه نمی‌تواند فرد را به نویسنده ای حرفەای تبدیل کند، بلکه بایستی بر اساس مبانی روش‌شناسی و معرفت‌شناسی خاص این حوزە که ذکر آن رفت و  دارای ابعاد مختلفی است، از آن جمله؛ آشنا بودن با نظام شناختی کودک کرد، آشنایی با تاریخچە و دیدگاههای تاریخی جامعە کردی بە مسئله کودک  و...  باعث می‌شود تا نویسنده‌ای که قصد ورود به این حوزه از ادبیات را دارد خطاها و کاستی های نویسندگان قبل را تکرار نکند.

در حوزه داستان کودکان، بحران به اوج رسیده است

تحصیلات آکادمیک در این حوزه صرفاً نمی‌تواند عامل موفقیت باشد اما قطعا یاری رسان است. در واقع تحصیلات آکادمیک لازم، اما کافی نیست. از سوی دیگر تحصیلات آکادمیک کمک می کند تا مبانی روش شناختی و مبانی فکری فرد در حوزه ادبیات کودک و نوجوان ساختارمند تر شود. همچنین به نویسنده کمک می کند تا تیز بینانه تر به مسائل و جزئیات این حوزه ورود پیدا کند.
 در بخش داستان کودکان متاسفانه بحران به اوج رسیده است، در مقایسه با ادبیات سایر ملل که در آن مسئله بینامتنیت و فراداستان در ادبیات داستانی کودک ورود پیدا کرده این مسئله در داستان های نویسندگان ما کمتر دیده می شود یا بهتر بگویم اصلا مشاهدە نمی‌شود. این مولفه مهم حاوی ویژگی ها و خصوصیاتی است کە موجب رشد و بالندگی تفکر انتقادی و ذهنیت خلاقانە و پرورش اندیشە واگرایی در کودک می‌شود.
 ضعف‌های که از آن صحبت کردیم قطعاً در ادبیات کودکان و نوجوانان در زبان فارسی هم تا حدی مشهود است، اما بە دلیل اینکه آنها توانستەاند در مقایسە با نویسندگان کرد با سایر ملل  دیالوگ بیشتری  برقرار کنند و در حقیقت حامل انتقال گفتمان های جدی در حوزە مذکور  باشند؛ لذا بر همین اساس مبانی و  مفاهیم  این حوزه را از  سایر ملل به حوزه ادبیات کودک و نوجوان در زبان فارسی وارد کرده اند که این مسئله کمتر در  ادبیات کردی نمود پیدا کرده است. همین تعامل و دیالوگ موجب ورود اندیشەها، مفاهیم و روشهای نوین خوانش متون کودک در بین نویسندگان فارس شده است. با این وجود کاستی های اساسی‌ در زبان فارسی هنوز حضوری جدی دارند.
 

 عدم آموزش کودکان به زبان کردی  باعث شده که کودکان و نوجوانان کرد کمتر با ادبیات کردی آشنا شوند و چون زبان کردی به عنوان یک زبان رسمی در کشور و در مقاطع مختلف آموزش و پرورش تدریس نمی شود، باعث شده که کودکان کرد بیشتر به سمت و سوی ادبیات کودکان و نوجوانان در زبان فارسی تمایل پیدا کنند و این مسئله نقش سازمان‌ها و موسسه‌های که در بخش ادبیات و زبان کردی کار می کنند را برجسته تر می سازد، تا بتوانند این خلأ را جبران کنند. چرا که این مسئله آسیب بزرگی به نظام  شناختی کودک و نوجوان کرد وارد ساخته است. آسیب از آن جهت کە موجب نوعی اجتناب و بیگانگی با زبان مادری می‌شود، البتە ناگفتە نماند از جهتی هم موجب افزایش گنجینە شناختی کودک می‌شود زیرا زبان فارسی بە دلیل قرابت های تاریخی و ساختاری  هموارە در کنشهای زبانی ما جای دارد.

اما در چهارچوبی آسیب شناسانە و در واقع در نبود زبان کردی، نظام شناخت

ی کودک و نوجوان کرد، با مولفه ها و ویژگی های زبان مادری تثبیت نمی شود، کە این خود مشکل را دو چندان می‌کند. بایستی تغییرات  اساسی و روشمندی در نگرش نویسنده کرد به مفهوم و مسئله کودکان و نوجوانان بە وجود آید.

باید جهان بینی سیستم های آموزشی و ساختار اجتماعی نسبت به مفهوم کودک آسیب شناسی شود

 مسلما اغلب نوشته ها و آثاری که در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان در جهان تولید می شود، خاستگاه تاریخی و اجتماعی دارند، پس باید این سوال مطرح شود که نگرش سیستم آموزشی و ساختار اجتماعی نسبت بە مفهوم کودکی و ماهیت مسٲله کودک  به چه شیوه ای است؟  این ساختار و این شیوه آموزش چه نگاهی به کودک دارد و با چه رویکردی به کودک می‌نگرد؟

در ابتدا باید جهان‌بینی این دو سیستم نسبت به مفهوم کودک مشخص شود. در واقع نویسندگان نیز محصول همان  سیستمی هستند که مفاهیم کودک و نوجوان را برای ما تعریف و جهان‌بینی آن نسبت بە کودک بر همین اساس مشخص می‌شود  که این مسئله باعث می‌شود زمانی که نویسنده در نظر دارد متنی را در حوزه ادبیات کودکان خلق کند، بدون شک از این شیوه جهان‌بینی تأثیر می‌پذیرد.
تا زمانی که این سیستم ها از هر لحاظ  و به طور کلی آسیب شناسی نشوند، محصولات ادبی در این حوزه  با این کاستی ها همراه هستند، چرا که سیستم‌های آموزشی ما اغلب به کودکان به شیوه ابزاری نگاه می کنند و در مقایسه با ملل توسعه یافته رویکردها نسبت به کودکان در سطح نازل شناختی و روانشناختی قرار دارد.

 در بخش ترجمه آسیب‌ها چندین برابر تالیفات حوزه کودک و نوجوان است، زمانی که ما در تولید متن به زبان خودمان با این مشکلاتی که ذکر شد، روبه‌رو هستیم قطعاً در ترجمه نیز با مشکلات بیشتری روبرو خواهیم بود. متنی که از زبان مقصد قرار است به زبان مبدا ترجمه شود به دلیل کمبود دیالوگ و انتقال مفاهیم از سایر زبان ها به زبان کردی قطعا دارای نواقصی خواهد بود.

باید دید که آیا این نویسنده که قصد ترجمه داشته با تمام این مفاهیم و نظام شناختی زبان مقصد آشنایی کامل داشته است؟ آیا توانسته است این مفاهیم را که زبان اصلی مدنظر داشته به طور دقیق و کامل وارد زبان مبدا کند؟

جهت ورود به فروشگاه کتاب چراووک اینجا را کلیک کنید.

 این سوالات در بخش ترجمه حوزه ادبیات کودکان وارد است و ما  این مشکلات را در قالب کارهای ترجمه شده در حوزه کودکان و نوجوانان مشاهده می کنیم. اغلب ترجمه ها سطحی و ناشی از یک دیدگاه کاملاً روتین نسبت به کودکان است. البته ترجمه های خوب نیز وجود دارند ولی به هر حال این ضعف مشهود است. حتی در زبان فارسی نیز این ضعف ها وجود دارند این که کودک را یک موجود فرمانبر تصور کنیم و متن هایی ساده بدون چالش را در اختیار آنها قرار دهیم از خصوصیات ترجمه های ضعیف در ادبیات کودک است.

 باید دقت شود در مراسماتی که در این روز برای کودکان و نوجوانان برگزار می شود تنها جنبه تفریحی موضوع در نظر گرفته نشود بلکه بایستی سعی کنیم تا با دیدگاهی آسیب شناسانه نسبت به این موضوع ورود پیدا کنیم، بهتر است در مرحله اول آسیب شناسی جدی نسبت به ادبیات این حوزه صورت گیرد وبررسی کنیم که کدامین مسئله و مفاهیم قرار است در ادبیات کردی به متن تبدیل شود؟ بر اساس کدامین مبنا برای کودکان تولید متن و محتوا می کنیم؟

 سپس می توانیم به شیوه‌ای علمی ادبیات کودکان و نوجوانان را در زبان کردی ساختارمند سازیم. در این زمینه خود انتقادی کاملی را انجام دهیم و از خود سوال کنیم که چه گفتمانی را قرار است در ادبیات کردی برای کودکان صورتبندی کنیم.