امپراتور سیب زمینی چهارم یکی از عاشقان مادر زمین بود و جانش را برای پایداری جهان سبز فدا کرد. داستان در یک آشپزخانه رخ میدهد. سوسکها، مگسها و موشها بسیج میشوند تا به جنگ سبزیجات بروند. سبزیجات به فرماندهی امپراتور سیب زمینی چهارم به مبارزه و دفاع از خود میپردازند، اما در انتها شکست میخورند.
ترجمه به مثابه کشف و خلق اثر ادبی، بررسی ترجمهی کتاب امپراتور سیب زمینی چهارم به زبان کردی
به قلم: جبار شافعی زاده
امپراتور سیب زمینی چهارم یکی از عاشقان مادر زمین بود و جانش را برای پایداری جهان سبز فدا کرد. داستان در یک آشپزخانه رخ میدهد. سوسکها، مگسها و موشها بسیج میشوند تا به جنگ سبزیجات بروند. سبزیجات به فرماندهی امپراتور سیب زمینی چهارم به مبارزه و دفاع از خود میپردازند، اما در انتها شکست میخورند.
داستان فانتزی «امپراتور سیب زمینی چهارم» داستان نبرد نیروهای آشپزخانهای با نیروهای کثیفی است که سرگرم نابودی زیستبوم کرهی زمین هستند. امپراتور هم در این نبرد قهرمانانه، فرماندهی نیروهای آشپزخانه ای است كه تمدن و كشورشان از سوی نیروهای كثیف تهدید میشود.
این کتاب مسایل مختلف محیط زیستی در عصر حاضر و پیامد ناگوار آن را مطرح میکند و در انتها مخاطبان را دعوت به تفکر و اقدام برای تغییر شرایط موجود میکند.
امپراتور، سیب زمینی چهارم برای نخستین بار در سال ۱۳۷۰، از سوی نشر قطره و با تصویرگری هومن مرتضوی چاپ شد و در اختیار علاقه مندان قرار گرفت. نشر چیستا بار دیگر این کتاب را در سال ۱۳۸۲ چاپ و منتشر کرد. این کتاب به زبان های تایی (تایلند) و ترکی استانبولی ترجمه و منتشر شده است. آخرین چاپ کتاب توسط موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، با تصویرگری «سدا جیوان» تصویرگر ترک در سال ۱۳۹۳ بوده است.
خرید کتاب امپراتور سیب زمینی چهارم
«محمدهادی محمدی» نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودکان و نویسندهی بزرگسالان است. او در سال ۲۰۰۶ نامزد جایزه هانس کریستین اندرسن از ایران بود.
کتاب «امپراتور سیبزمینی چهارم» در سال ۱۹۹۴ در فهرست افتخار دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان قرار گرفت.
ترجمه برای کودکان در یک مشکل اساسی با ترجمه برای بزرگسالان مشترک است، در این امر که مثل سایر مترجمها، مترجم ادبیات کودک نیز ناشناخته میماند و اصلا به چشم نمیآید. بسیاری از محققان خاطر نشان کردهاند هر چند ما اصالت ادبیات کودک را قبول داریم و به رسمیت میشناسیم، اما ترجمه برای کودکان را قبول نداریم و به رسمیت نمیشناسیم، البته ما از سر برتریجویی به این باور دست نیافتهایم که مترجمها [هنگام ترجمه] دارای تصوری از (کودک خیال) خود نیستند، با این همه مترجمها نیز نمیتوانند از ایدئولوژی خود طفره بروند [و هنگام ترجمه، ناگزیر این ایدئولوژی عمل میکند]، در اینجا منظورمان همان (کودک خیال) مترجمها [در فرهنگ خودشان] است.
علیرغم چنین دیدگاهی در ترجمهی کتاب حاضر، مترجم ضمن پایبندی به ایدئولوژی نویسنده، با تکیه بر فهم زبان مقصد و به فراخور آن استنباط درستی از فضا، جو و اتمسفر داستان، علاوه بر حفظ اصالت اثر ادبی، در کشف مخاطب خیالی خود به عنوان مترجم موفق بوده و در انتقال ویژگیهای کلی اثر از طریق زبان و کمک به مخاطب در خلق معانی آشکار و پنهان داستان، موفق عمل کرده است. همین ویژگیها باعث شده مترجم، در کنار مولف و هم وزن وی به چشم بیاید و اثری ادبی را به اثری فرهنگی تبدیل کند.
اگر بپذیریم که همارزی [۱]از آن ویژگیهایی است که به ترجمه در هر نوع آن اعتبار خاصی میبخشد، امپراتور سیب زمینی چهارم از آن نوع ترجمههایی است که در یک فضای هم ارز ترجمه شده و برای خوانندهگانی که با هر دو زبان(فارسی و کردی سورانی) آشنا هستند جهان ذهنی و گفتاری مشابهی را خلق کرده است. چنین ویژگیای در ترجمه سبب میشود که نه فقط جسم یک اثر ادبی که روح آن هم به خواننده انتقال یابد. مترجم برای بازآفرینی و انتقال این روح ادبی از شگردهایی مانند فهم مناسبات درون متنی و پیرامتنی اثر ادبی، درکی درست از مناسبات زبانشناختی زبان مبدا، تکمعنایی و چندمعنایی واژگان و جملات، فهم درست درونمایهی اثر، واژهگزینی مناسب در زبان مقصد، پیروی از ساختار منسجم زبان مقصد، معناسازی زبانی و... استفاده کرده است.
جهت ورود به اخبار هنری اینجا را کلیک کنید.
ایتینن در ترجمه برای کودکان مینویسد: "من بر این باورم که هر ترجمهای گرفتار اقتباس است و کار ترجمه همیشه گرفتار تغییر و بومی سازی است. تغییر زبان، همیشه داستان را به مخاطبان زبان مقصد نزدیکتر میکند(ایتینن، ریتا، سال میلادی ۲۰۰۰). در ترجمهی حاضر، این تغییر زبان و بومیسازی به شکل مناسبی اتفاق افتاده و اگر عنوان ترجمه را از آن حذف کنیم، مخاطب گمان خواهد کرد با متنی روبروست که در هنگام آفرینش، نه به زبان مبدا(فارسی) که به زبان مقصد(کردی سورانی) خلق شده است. مواردی که به خلق چنین جهانی کمک شایانی کرده، اشتراکات لفظی و معنایی و محتوایی موضوع داستان، همذاتپنداری مخاطب با جهان داستان، پرداخت مناسب شیوهی روایت و بازآفرینی شخصیتها در زبان مقصد است.